شهید چهارده سال بعد از انتظار شهید یوسف صادقیان
| ||
|
جستجو
[Menu_Title] دفاع مقدس در کلام امام خمینی قدس سره
رژیم بعثى عراق با تصمیم و طرح قبلى و با هدف بر انداختن نظام نو پاى جمهورى اسلامى ایران با حمایت هاى پنهان و آشکار استکبار جهانى بویژه آمریکادر 31 شهریور1359 تهاجم گسترده اى را علیه ایران آغاز کرد هشت سال دفاع مقدس حدیث ماندگار پایدارى ، دلاورى و فداکارى ملتى است که در راه دفاع از کیان مکتب ، انقلاب و میهن اسلامى خویش قله هاى بلند رشادت و شهادت را در نوردید ودشمن را در رسیدن به اهداف خود ناکام کرد و سرانجام دبیرکل سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370 عراق راآغازگر جنگ معرفى کرد.
*هر چه از این جنگ ناخواسته تحمیلى مى گذرد،قدرت اسلام وجمهورى اسلامى و قواىنظامى و انتظامى ایران و پایدارى ملت متعهد آشکارتر و افزون ترمى گردد و رسوائى جهانخواران و وابستگان و پیوستگان به آنان بیشتر و واضح تر مى شود.
صحیفه نور جلد 17، ص 32
*اینجانب که به نویسندگان و گویندگان وتحلیلگران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پیشنهاد مى کنم تا همیشه و بخصوص دراین هفته آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم به این سلحشوران عظمت آفرین و ملت ایران و اسلام بزرگ نمایند،براى آن است که به گوشه اى از وظیفه اسلامى ، انسانى ،ملى، میهنى هر چند کوچک خودعمل نمایند.
صحیفه نور جلد 18،ص 123
*هر روز ما درجنگ برکتى داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم
*ما انقلابمان رادر جنگ به جهان صادر نموده ایم .
*مامظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم .
*ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم .
*ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم .
*ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم باید روى پاى خودمان بایستیم .
*ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب راشکستیم .
*ما در جنگ ریشه هاى انقلاب پربار اسلامى مان را محکم کردیم .
*مادر جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد یکایک مردمان باور کردیم .
*ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامى قدرت ها وابرقدرتهاسالیان سال مى توان مبارزه کرد.
*از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابىدر پرتو جنگ تحقق یافت .
*جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست .
*جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تاخاتم زندگى وجود دارد .
صحیفه نور جلد 21، ص 94
*صداى اسلام خواهى آفریقا ازجنگ 8 ساله ماست .
*علاقه به اسلام شناسى مردم در آمریکا و اروپا و آسیا وآفریقا یعنى درکل جهان از جنگ هشت ساله ماست .
* ...ما در جنگ براى یک لحظه نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم .
*راستى مگر فراموش کرده ایم که ما براى اداىتکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است
صحیفه نور جلد 21، ص 94 – 95
*ماافتخار مى کنیم که در این نبرد طولانى و نابرابر، فقط با تکیه بر سلاح ایمان و توکل بر خداى بزرگ و دعاى بقیة الله - عجل الله تعالى فرجه - و اعتماد به نفس وهمت دلاورمردان و شیرزنان صحنه کارزار، به پیروزى رسیده ایم و خدا را سپاس مى گزاریم که منت هیچ قدرت و کشور و ابر قدرتى در جنگ بر گردن ما نیست .
صحیفه نور جلد 2، ص 119
خمینی ای امام، خمینی ای امام (2) ادامه مطلب دهه فجر رسید صبح سپید آمد دهه فجر رسید یاد خمینی آمد در جماع صبحگاه جای قرمز آمد آن شکوه سبز با خمینی آمد در دوازده بهمن روح الله آمد چه عزیزی آمد بگویید خوش آمد چه عزیزی همت به دل انسان دارد چه عزیزی شهرت به جهان ما داد ما عزیز می داریم آن عزیز رفته ما عزیز می داریم آن خمینی رفت
بلبلان ای کهکشان سنبلان بخوان آن آزادگی بر مردمان بلبلان چهچهه بخوانید روز و شب سنبل آزادگی یاد امام سنبل آزادگی از یاد او پیکر سرگشته خاطر های او آن خمینی نام که دین آزاد کرد مرد آزاده چنین اعلام کرد راه جستن در حقیقت کار چیست نا سپاسی در دین پیکار چیست دهه فجر انقلاب اسلامی
دهه فجر،به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته میشود که طی آن سید روحالله خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ یه ایران وارد و در نهایت با اعلام بیطرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد.
هر ساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی توسط طرفداران نظام جمهوری اسلامی ایران انجام میگیرد. همچنین در ایام دهه فجر سازمانها، ادارات دولتی اقدام به برگزاری سمینارها و همایشها می کنند.
ادامه مطلب شهدا کاروان حیدرند پاسدار و ساروان کوثرند آن که مولاشان باشد عسکری همدلی کردند با رهبری آن شهیدان پاسدار وطن آن که ایثار کرده اند از پاره تن آن که دادند جان خود در راه دین شاد کردند مولا را چنین تا ابد آسوده دل خوابیده اند چون که جان خود ایثار کرده اند ای سپاه حق بسیجی های خوب ای سلحشوران کاروان های نور ای که هستید حافظ دین خدا پیروی کردید از دین خدا این سعادت را ز اخلاص برده اید عهد و پیمان با خود آموخته اید بر شما باد عدل نیرو تا ابد استواری و دلیری تا ابد بر شما باد صبر در کار های حق پیروی کردن از مولای حق زندگینامهشرح مختصر زندگانی مولف شهید
ادامه مطلب زندگينامه آيت الله شهيد دكتر بهشتي از زبان خودش من محمد حسيني بهشتي، در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم. منطقه زندگي ما از مناطق بسيار قديمي شهر است. خانواده ام يك خانواده روحاني است و پدرم هم روحاني بود. ايشان هم در هفته چند روز در شهر به كار و فعاليت مي پرداخت و هفته اي يك شب به يكي از روستاهاي نزديك شهر براي امامت جماعت و كارهاي مردم مي رفت و سالي چند روز به يكي از روستاهاي دور كه نزديك حسين آباد بود و به روستاي دورتر از آن كه حسن آباد نام داشت، مي رفت . ادامه مطلب
ولادت و تحصیل دكتر باهنرشهید محمد جواد باهنر در سال 1312 در شهر كرمان در محله ای به نام "محله شهر" كه از محله های بسیار قدیمی و مخروبه شهر كرمان بود، به دنیا آمد. ایشان فرزند دوم خانواده و دارای نه خواهر و برادر بود. پدر ایشان پیشه ور ساده ای بود كه زندگی محقرانه ای داشت و به واسطه مغازه كوچكی كه در سرگذر محله داشت امرار معاش می كرد. شهید باهنر در سن پنج سالگی به مكتب خانه ای سپرده شد و نزد بانوی متدینه ای قرآن را فرا گرفت از حدود یازده سالگی با راهنمایی حجةالاسلام حقیقی، فرزند بانوی متدینه مكتب خانه، به مدرسه معصومیه كرمان وارد شد و تعلیم دروس حوزوی را آغاز نمود. حجةالاسلام ایرانمنش پسردائی شهید باهنر در این باره می گویند: "حدود سن 5 سالگی بود كه با هم در كرمان به مكتب خانه رفتیم، در آنجا خواندن قرآن و در ضمن خواندن فارسی و دیوان حافظ را فرا می گرفتیم. در آن زمان مدرسه خیلی كم بود و تعداد معدودی بودند كه به مدرسه می رفتند و كسانی كه از نظر مالی در حد متوسط و یا ضعیف بودند به همین مكتب خانه اكتفا می كردند و بعد دنبال كسب و كارمی رفتند؛ چون دیگر مقتضیات زمان اجازه نمی داد. مدرسه معصومیه بعد از سالها كه در دوران رضا خان تعطیل شده بود، فعالیت های خود را آغازكرد و چند نفری از طلاب را پذیرا شده بود. شهید باهنر مقدمات را با نصاب البیان و جامع المقدمات شروع نمود و در كنار دروس رسمی حوزوی، تحصیلات جدید را نیز پی گرفت و به صورت متفرقه در امتحانات شركت می نمود و موفق شد مدرك پنجم علمی قدیم را اخذ كند. در این دوران، تحصیلات دینی ایشان به حدود سطح رسیده بود و در اوائل مهر ماه 1332 جهت ادامه تحصیلات دینی عازم شهر قم گردید. در سال اول ورود به حوزه علمیه قم، در مدرسه فیضیه سكونت یافت و دروس كفایه و مكاسب را نزد اساتیدی چون آیت الله سلطانی، آیت الله مجاهدی و شیخ محمد جواد اصفهانی فرا گرفت و در همین سال بود كه دیپلم كامل متوسطه را نیز اخذ كرد. در ادامه و تكمیل دروس دینی از سال 1333 به درس خارج علما حاضر شد و ضمن شركت در درس خارج فقه آیت الله بروجردی كه آن زمان با توجه به مرجعیت ایشان و گستردگی درس از نظر تعداد شاگردان صورت خاصی داشت به درس خارج اصول حضرت امام خمینی (ره) نیز حاضر می شد و مدت هفت سال یعنی تا اوائل سال 41 از دروس خارج فقه و اصول امام بهره مند گردید. شهید باهنر هم چنین به مدت شش سال در درس فلسفه (اسفار) علامه طباطبائی شركت نمود و در كنار آن نیز از درس تفسیر علامه كه بعدها به صورت كتاب "المیزان" منتشر شد بهره های فراوانی كسب نمود. شهید باهنر در توصیف دوران تحصیل خود در حوزه عملیه چنین می گوید: "ما بهترین خاطرات علمی و تحصیلی مان را در این دوراننه ساله تحصیلات قم داریم" در سال سوم ورود به حوزه علمیه قم و پس از گرفتن مدرك دیپلم، دكتر باهنر در امتحانات دانشگاه شركت كرده و وارد دانشكده الهیات شد و به ادامه تحصیلات دانشگاهی در كنار دروس حوزوی پرداخت و با توجه به این كه دروس دانشگاهی از نظر علمی و كیفی مطالب جدید و تازه ای برای ایشان نداشت، به ندرت در كلاسها حضور پیدا می كرد و لذا حدود سال 37 دوره لیسانس را به پایان رساند. در ادامه تكمیل تحصیلات دانشگاهی و پس از اخذ لیسانس، دوره فوق لیسانس رشته امور تربیتی و دكترای الهیات را گذراند. شهید باهنر در حدود سالهای 36-35 به شهر مقدس نجف مشرف شد و تصمیم داشت در آنجا به ادامه تحصیلات دینی خود بپردازد، لذا در مدرسه آیت الله بروجردی سكونت یافت و در درس آیت الله حكیم شركت می نمود، اما به دلایلی از جمله حضور عالمان برجسته در حوزه علمیه قم، مجدداً به حوزه علمیه قم بازگشت. مدت توقف ایشان در نجف به یك سال نیز نرسید. ادامه مطلب شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد تحصیلات دانشگاهیاش را نیز در رشتهای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت:
ادامه مطلب
علی هاشمی سال 1340 در شهرستان اهواز در طلوعی از آفتاب دیده به جهان گشود دوران کودکیش را در کوچه های منطقه عامری سپری کرد و در نوجوانی به منطقه حصیرآباد اهواز نقل مکان نمودند. علی تکیه گاه مناسبی برای اهل خانه بود. در همان دوران کودکی نماز می خواند، روزه می گرفت و با متانت و وقاری که در ذاتش بود دیگران وادار می شدند که به او احترام بگذارند. او انسانی بسیار مهربان و دلسوز بود و حرفش برای همه قابل قبول بود. او عضو تیم شهباز و یکی از اعضای اصلی تیم فوتبال محله بود. در دوران انقلاب نقش مهمی در فعالیتهای سیاسی داشت چندین بار توسط ساواک دستگیر شد کارهای تبلیغاتی انجام می داد و اعلامیه های امام را پخش می کرد.
ادامه مطلب شهيد محمد على رجايى ، در سال 1312 هجري قمري در شهرستان قزوين متولد شد، تحصيلات ابتدايى را تا اخذ گواهينامه ششم ابتداى در همين شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگى از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تكفل مادر مهربان و منيع الطبع قرار گرفت . در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و سال بعد يعنى در 1328 وارد نيروى هوايى شد. در مدت 5 سال خدمت در نيروى هوايى ، دوره متوسطه را با تحصيل شبانه گذراند، سپس در سال 1335 به دانشسراى عالى رفت و به سال 1338 دوره ليسانس خود را در رشته رياضى به پايان برد و به سمت دبير رياضى به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به ترتيب در شهرستانهاى خوانسار، قزوين و تهران به تدريس ، اشتغال ورزيد. ادامه مطلب
بسمه تعالی حاج صفار فرمانده منطقه سوم دریایی امام حسین (ع) دستور داد یک گرهان به فرماندهی ابراهیم گرگی جمع آوری شود.من و دو فرندم در گروهان بودیم برادر،حاج صفار به یوسف گفت شما در منطقه بمانید،چون به پدرت احتیاج داریم و برادرت فرمانده دسته است.مسئولیت کارگاه یخچال سازی را به شما می سپارم یوسف به ایشان گفت شما به رزمنده احتیاج دارید و من تیربارچی هستم... یوسف قبول نکرد بماند.سردار صفار به من گفت چیکار کنم؟... گفتم:((هرچه از خدا آمد خوش آمد))بعد از ظهر همه به سمت فاو حرکت کردیم. شب به خور عبدالله فاو رسیدیم و همان لحظه برادر گرگی نیروها را تقسیم کرد. یکی از همکارام که همسنگر یوسف بود بعد از 13 سال اینو به من گفت که شهید یوسف از ما خواسته بود که یک وصیت نامه برایش بنویسیم.ایشان گفته بودند من مانند آقام امام حسین (ع) سر از تن جدا و تشنه لب شهید خواهم شد. ساعت 3 صبح عراق به ما حمله کرد. یوسف با یکی از همرزمانش پشت تیربار بود. سنگر شهید یوسف را به آتش می کشند.و در همان لحظه نصف سنگر یکی از همرزمان آقای شریفی که راوی این خاطره است ویران می شود و ایشان می گویند ما در همان لحظه از سنگر بیرون آمدیم یوسف را همان گونه که در وصیت نامه خودش نوشته بود شهید شده بود. کیفی در جیب شهید یوسف توسط سردار تجسس پیدا شده بود که ما آنرا از همان کیف شناسایی کردیم. هر چقدر اصرار کردیم که کیف را نزد خود نگه داریم قبول نکردند.
شهید سید حسین علم الهدی فرزند آیة الله حاج سید مرتضی علم الهدی(ره) به سال 1337 شمسی پا به عرصه گیتی نهاد. فرزندی پاك از شجره مباركه رسالت بود كه در مهد علم و تقوا پرورش مییافت. حسین این نور پرتو گرفته تا آفاق در كانون علم و عملی در رشد بود كه تشنگان فقه و فقاهت و مردم تشنه هدایت گرداگردحریمش به اعتكاف بودند. شهید سید حسین پنج سال پیش از قیام 15 خرداد 42 متولد شد تا بعدها در مكتب قرآن ، كلام وحی آموزد و نیز بعدها در حین سپری كردن دبستان تلاوت كننده آیات الهی باشد و در سطح استان نغمه سرای و بلبل مترنم كننده لحن قران شود. صدای دلنشین او بود كه صفحات زمان و قرون را به یكباره كنار میزد واین برگ ورق خورده را به برگ ایام هجرت پیوند میداد. صمیمیت او بود كه علاوه بر شور و جذبه اش نقطه ای را بوجود آورده بودكه مغناطیس باشد برای رشد دیگران در تجمع های مسجد و مدرسه. در مساجد با تشكیل كتابخانه و جلسات سخترانی و در مدارس با تشكیل انجمنهای اسلامی و جلسات ارشاد و هدایت. گرچه هیچ قلم و زبانی قادر بر تر سیم آن همه شور و عشق نیست ، لكن بر حسب وظیفه هاله ای از آنروح پاكباخته را در معرض تاریخ قرار می دهیم، باشد تا ره توشه ای برای فرزندان انقلاب گردد.
ادامه مطلب .:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
خرید از چین ()
الوقلیون ()
|
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|